جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
احوال نفس پس از مرگ در آراء افلاطون (تناسخ) و نظر خاص ملاصدرا در باب معاد و مقایسهء دو رای
نویسنده:
علی اصغر صنمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بخش اول این رسالهء، به افلاطون و تبیین تناسخ وی پرداخته‌ایم و سپس در بخش دوم تناسخ و انواع آن را بیان و توسط ملاصدرا رد کرده‌ایم و در بخش سوم نظر ملاصدرا را در زمینهء معاد را بیان داشته‌ایم. در بخش اول به جریان وارد شدن تناسخ در فلسفهء افلاطون و رابطهء آن با مثل افلاطون پرداخته‌ایم و عنوان کرده‌ایم که تناسخ را افلاطون برای پاره‌ای از انسانها می‌داند. و البته فلاسفهء حقیقی از این گردونه نجات یافته و به عالم مثل می‌پیوندند. در بخش دوم تناسخ همهء انواع آن رد می‌شود و ملاصدرا یک معنای ابداعی از تناسخ غیر از معنای مصطلح آن را عنوان می‌کند که بر معاد منطبق است و قول افلاطون و قدما را به همین معنای صحیح حمل می‌کند. آنگاه در بخش پایانی به اقوال مسلمین در زمینهء معاد پرداخته و سپس رای ملاصدرا در این زمینه را مطرح کرده‌ام و آنگاه به چند جزء اساسی نظریهء وی در معاد مستقلا در فصلهای بعدی پرداخته‌ام. من جلمه ادعای ملاصدرا مبنی بر اینکه معادی که او مطرح کرده عینیت نفس و بدن دنیایی و اخروی هر شخص را اثبات کرده، و من خواهم گفت که ملاصدرا چنین نکرده و اصول چنین چیزی ممکن و معقول نیست . و نیز در تجرد خیال که از مبانی اساسی معاد جسمانی ملاصدرا است به آن نیز به عنوان فصل مستقلی در کنار آراء مشائین و مشرقیین در این زمینه پرداخته‌ام و بالاخره ارزیابی از معاد ملاصدرا و مقایسه آن به معادگرایی قرآنی و مقایسه معاد ملاصدرا با رای افلاطون در احوال نفوس مردگان.
منطق فازی و مبانی فلسفی آن
نویسنده:
صدیقه قیومی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درکاربرد روزانه ما زبان طبیعی برای ارائه دانش و اطلاعات ، مقدار زیادی ابهام ، ایهام ، بی دقتی و یا فازی بودن وجود دارد. علی بلند قامت است . مثال ساده ای از این نوع می باشد. منطق دو ارزشی کلاسیک قادر به صوری کردن استدلالهایی که شامل چنین عبارتهایی هستند ، نمی باشد. در مقابل منطق فازی مدعی است که می تواند چنین استدلالهایی را( استدلالهای تقریبی) صوری نماید. دکتر لطفعلی عسکرزاده با معرفی مجموعه های فازی و مفهوم درجه عضویت در سال 1965 منطق فازی را پایه گذاری نمود. عبارت منطق فازی به دو معنا به کار می رود . منطق فازی در معنای محدود آن ، یک سیستم منطقی است باهدف صوری کردن استدلال های تقریبی و دراین معنا بسطی از منطق چند ارزشی به شمار میرود و ارزشهای صدق این منطق اعداد حقیقی بازه می باشد و در معنای گسترده معادل با تئوری مجموعه های فازی است.
نقش وسائط هستی از دیدگاه دین و فلسفه
نویسنده:
ذبیح‌الله افتخاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه که از قواعد فلسفی مثل قاعده الواحد و قاعده علیت و ... در تفسیر و تحلیل ارتباط مظاهر هستی و چگونگی بوجود آمدن کثرت در عالم هستی می‌توان استنباط کرد و نصوص دینی هم آن را تایید می‌کند اینست که عالم هستی دارای یک نظام قطعی و ذاتی است و بین مراتب و درجات هستی توسط بعضی دیگر از ذرات باری‌تعالی ایجاد و تدبیر می‌شوند. بر اساس قواعد فوق الذکر ثابت شده است که اولین صادر از خداوند یک موجود واحد است که در عین حال بساطت خالی از جهات کثرت نیست و به همین دلیل واسطه در صدور مراتب بعدی هستی می‌باشد و بطور کلی عالم هستی منحصر در سه مرتبه می‌باشد اولین و برترین آن عالم عقول یا جبروت می‌باشد که واسطه در صدور عوالم طبیعت یا عالم طبیعت یا عالم کون و فساد می‌باشد. همین معانی از طریق نصوص دینی نیز مورد تایید قرار گرفته است . در این رساله مطالب فوق در ضمن پنج فصل بشرح ذیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . فصل اول پیرامون تعاریف هستی، دین، فلسفه و وسائط می‌باشد در فصول دوم اصول و قواعد فلسفی مثل قاعده‌الواحد و علیت و ... مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم به اثبات عقل اول و چگونگی صدور عالم پرداخته شده است و فصل چهارم به وسائط دینی مثل فرشتگان و انبیاء اختصاص داده شده است و در فصل پنجم نقش معصومین علیهم السلام در قوس نزول و سعود هستی مورد تبیین قرار گرفته است .
قاعده‌الواحد و ثمرات آن
نویسنده:
علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از یک جزء یک پایدار نگردد و یک جزء از یک برنیاید. این، مفاد قاعده‌الواحد به کوتاه سخن است . اینکه از یک ، جزء یک ، در هستی نیاید، تعبیری است که از آنکه علت یگانه از هر سوء، جز یک معلول ندارد و یک جزء از یک بر نیاید، ترجمان عکس اصل است یعنی معلول واحد هستی نمی‌یابد مگر از یک علت . قاعده‌الواحد یکی از قواعد بسیار مهم فلسفه اسلامی است که از آن در مواضعی بهره برده‌اند. واژه‌های مهم و فلسفه اسلامی نیازند توضیحند. وجه اهمیت قاعده در آن است که چگونگی ظهور کثرت را بیان می‌کند. تبیین نظام جهان که دلمشغولی بیشتر فیلسوفان است بمدد این قاعده میسر می‌گردد و هر که هر پاسخی برگزیند نمی‌تواند بی‌دیدار الواحد از طریق بگذرد. نفی یا اثبات ، باید با قانون الواحد اتخاذ وضع کند. ربط الواحد به سنخیت و الواحد را سنخ واحد می‌دانند و قومی گر چه به دوگانگی دو قانون معرفند اما به ربطی وثیق میان آنها باور دارند و می‌دانیم که قانون علیت و قوانین بر آمده از آن، که سنخیت یکی از آنهاست ، سرمایه‌های اندیشه بشری‌اند. بدون آنها نه علمی خواهد بود و نه تحقیقی. در این مقام سخن محقق داماد بسنده است که الواحد را از امهات اصول عقلی و از فطریات عقلی و از فطریات عقل صریح دانسته است . مراد از ایضاح "فلسفه اسلامی" بحث در این باب نیست که آیا چنین فلسفه‌ای اصلا وجود دارد و یا خیر و آیا آنچه بدین نام می‌شناسیم تراث اسلامی است یا میراث یونانی و آیا وحی را با فلسفه اخوتی است یا بیگانگانند به اجبار دست در دست هم نهاده، دین می‌تواند فلسفه داشته باشد و اگر می‌تواند شرع مصطفی نیز همچنان است ؟ پرسشهائی از این دست ، مطلوب ما نیست ولی مراد از این توضیح فلسفه اسلامی آن است که مجموعه شناخته شده به این نام و فیلسوفانی که آنها را به اسم حکیمان مسلمان می‌شناسیم، در تدوین و استدلال برای اثبات قاعده‌الواحد بسیار کوشیده‌اند بنابراین اضافه قاعده‌الواحد به فلسفه اسلامی امری مجاز است . راست است که این اصل را نخست بار یونانیان طرح کردند اما شرح و بسط آن بواقع مرهون مسلمانان بود. میان طرح ابتدایی که یک اصل فلسفی یا علمی و گسترش و تنظیم آن باید تفاوت گزارد. گویا در انتساب قاعده به دانایان یونان نباید تردید داشت . واژه گویا می‌آموزد که به تاریخ فلسفه میراث گذشتگان در اسلام، نمی‌توان چندان اعتماد کرد. پیشینان ما تاریخ فلسفه را بجد نمی‌گرفتند و تصویر ایشان از فیلسوفان یونان به پیامبران ماننده‌تر است تا دانشمندان و فلاسفه آزاده خدا داند که افلاطون الهی اصلا الهی می‌شناخته است یا نه و فرزانگانی که حکمت ایشان را مقتبس از مشکوه نبوت می‌دانند و معاشران انبیاء می‌شمارندشان آیا پیام‌آوری را دیده و از او سخنی شنیده بودند یا آنچه گفته شده افسانه واهی افواهی بوده که از سر آرام ساختن غوغا و گریز از تکفرساز شده است . به هر روی اگر منابع ما درخور اعتماد باشند از آنها برمی‌آید که مبتکر قاعده یکی از این دانشمندان بوده است : ارسطو، افلاطون، دموکریتوس و تامسطیوس . اسلوب کار در این رساله آن است که ابتدا صورت منطقی و مفردات قاعده را بقدر ضرورت معلوم کنیم. و سپس به قانون علیت و سنخیت که بسیار مرتبط با الواحد است بپردازیم. استدلالها و اعتراضات بخش دیگری از نوشتارند و سرانجام عکس قاعده و ثمرات آن را بازگو می‌سازیم.
انتظار بشر از دین
نویسنده:
اعظم امراللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
مکتب تفکیک و رابطه سیاست و دیانت در آن
نویسنده:
حوا بخشی ایوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکیک، ‌نظریه‌ای معرفت‌شناختی و روش شناختی در خصوص چگونگی فهم متون دینی است که در آن بر تمایز سه روش معرفت دینی: نقل، فلسفه و عرفان ‌از هم تأکید می‌شود. اصحاب مکتب تفکیک بر این باورند که منشأ اختلا‌ف بشر در اندیشه‌ها، افراط و غلو در تعقل فلسفی، منطق یونانی و کشف عرفانی است و اگر اندیشمندان از همان آغاز از انسان هادی و پیام آوران آسمانی پیروی می‌کردند، به علم صحیح و شناخت حقیقی دست می‌یافتند و دچار این همه داده‌های متناقض و متضاد عقلی و کشفی نمی‌شدند. مطالعه آثار بزرگان مکتب تفکیک نشان می‌دهد که آنها علاقه چندانی به سیاست از بعد نظری نداشته و تالیفاتی در این باب از خود بر جای نگذاشته‌اند. تنها استثنا محمدرضا حکیمی است، که به صورت مبسوط مطالبی را راجع به مساله حکومت و سیاست و برپایی عدالت در جامعه اسلامی نوشته است. بر خلاف موسسین مکتب، بیشتر آثار او دارای جنبه سیاسی و اجتماعی است. برجستگی اندیشه او توجه به قسط و عدالت اجتماعی است. حکیمی نظرات خود را همواره با مجموعه‌ای از آیات و روایات همراه می‌کند و شیوه استدلال او اساساً نقلی است. نکته محوری در اندیشه سیاسی حکیمی عدالت، انقلاب و اصلاح‌گری است. با توجه به اندک بودن آثار سیاسی موسسین و علاقه‌مندان به مکتب تفکیک، شاید بهتر آن باشد که مواضع سیاسی آنان را در اعمال و رفتارشان جستجو کنیم. رفتار سیاسی تفکیکیان در عمل، بسیار متنوع بوده است و از مشارکت در مبارزات سیاسی تا گوشه‌نشینی و حتی یافتن توجیه برای استمرار نابسامانی را در بر می‌گیرد. شاید بتوان گفت که نظر قائلان به مکتب تفکیک مبنی بر اکتفا کردن به آیات و روایات سبب شده است که تلاشی برای پردازش جزئیات دیدگاه‌های سیاسی خود صورت ندهند و توجه آنها به سیاست یا در حد کلیات باقی بماند، یا فقط به مداخله موردی در سیاست روز و یا دوری کامل از امور سیاسی باشد.
بررسی و مقایسه آراء شیخ اشراق و ملاصدرا درباره "ماده اولی"
نویسنده:
احمد عبداله زاده آرپنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
جوهر جسمانی در ملاصدرا و لایب نیتس
نویسنده:
نسرین سراجی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر لایب نیتس جوهر منحصر در جوهر روحانی یا مناد است لایب نیتس منکر امتداد است و به همین دلیل جسم را امری پدیداری می داند. ددر نظر ملاصدرا دو نوع جوهر داریم ، جوهر مادی و جوهر مجرد ، از نظر لایب نیتس خدا مناد منادها و جوهر است در تفکر صدرا خدا جوهر به معنای مصطلح مشایی نیست . در تفکر لایب نیتس بساطت خصیصه تمام منادها و به معنی نداشتن اجزا مقداری است و نقطه مقابل آن امتداد است و تمام منادهای بسیط دارای خصلت مراتبت ( جهان نمایی ) هستند. در تفکر صدرا بسیط حقیقی فقط خداست و بسیط حقیقی کل الاشیا است . از نظر صدرا بسیط در مقابل امتداد نیست بلکه در مقابل ترکیب است در تفکر لایب نیتس هیچ منادی بدون ادراک نیست و تفاوت منادها به شدت و ضعف ادارک آنهاست ، عبور از مرحله ای از ادراک به مرحله دیگر بواسطه نیرو و منجر به پیدایش وحدت در کثرت در منادهاست این مبحث شبیه بحث تشکیک در ملاصدرا است که وجودامری مشکک و ذومراتب و مساوق علم و اراده و تفاوت موجودات به شدت و ضعف وجود آنهاست و این همان اصل وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است . عبور از مرحله ای از ادراک به مرحله دیگر موجب تغییر و حرکت در مناد است این حرکت اشتدادی ، درونی ، غایتمند و رو به تکامل است . حرکت جوهری در ملاصدرا ، با همین خصایص یعنی تدریجی ، اشتدادی ، غایتمندو رو به تکامل فقط در موجودات مادی جریان دارد، اما در لایب نیتس چنین حرکتی در کل عالم جریان دارد در هر دو تفکر کل عالم دارای شعور ، تحرک ، جنبش و سیال است . در تفکر لایب نیتس منادها به یکباره خلق می شوند. اما از ایده الوهیت پیاپی الهی لحظه به لحظه نظریه خلق مدام دریافت می شود. در حالیکه ملاصدرا معتقد است که موجودات مادی بواسطه حرکت جوهری لحظه به لحظه خلق می شوند.
جایگاه علم و وجود ذهنی در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
عزیزالله مولوی وردنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم و قابل توجه در آثار فلاسفه اسلامی مباحث مربوط به معرفت و شناخت است که مسائل پیرامون آن بصورت متفرقه برخی در منطق : به هنگام تقسیم مفهوم به کلی و جزئی که متذکر می شوند کلی در ذهن است و در خارج نیست، و بخشی دیگر در قسمت وجود ذهنی و برخی در ذیل عنوان علم و عالم و معلوم یا عقل و عاقل و معقول و برخی دیگر در مبحث تجرد نفس(ادراک)می آیند. البته عمده مسائل باب معرفت و آگاهیهای انسانی در دو مبحث وجود ذهنی و مبحث علم آمده اند. دو مبحث وجود ذهنی و علم با آنکه هر دو حول محور آگاهی می چرخند. اما تفاوت های بسیار عمیق با یکدیگر دارند که اشاره به این تمایزات و رعایت حدود این دو مبحث که باعث اختصاص دو فصل و در جایگاه به هر کدام شده است از ابتکارات و ابداعات ملاصدرا می باشد که با نگاه تیز بین و نکته سنج خود این تفاوتها و تمایزات را آشکار ساخته است. ملاصدرا با اختصاص دو فصل تحت عنوان وجود ذهنی و فصل عقل و معقول این دو مبحث را از حیث وجود شناختیمورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر نیز سعی برآن بوده است که ضمن مرور مباحث مربوط به این دو فصل در نظام فکری صدرا، تمایزات این دو مبحث را بیرون آوریم و منقح کنیم.
ترجمه و تفسیر کتاب "فلسفهء افلاطون"
نویسنده:
پریوش کلانتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن جهت که موضوع این رساله ترجمه و تفسیر متن کتاب "فلسفهء افلاطون" است ، برای تفسیر مطالب در وهلهء اول آثار افلاطون مورد توجه بوده، و از این رو پیش از ترجمه کتاب ، کلیه آثار افلاطون (ترجمه آقای لطفی) مطالعه و فیش‌برداری گردید. بنابراین پانویس‌ها به دو صورت نوشته شده‌اند، یعنی در بعضی موارد تنها به ذکر آدرس اکتفا شده و خواننده در صورت لزوم با مراجعه به "کد" مذکور می‌تواند اطلاعات بیشتری در آن زمینه کسب کند. و در مواردی که شرح و توضیح لازم است ، علاوه بر ذکر آدرس ، در حد امکان توضیحاتی نیز بیان شده است . لازم به ذکر است که شماره‌ای که در پانویس‌ها ذکر شده"کد" هر مطلب است . زیرا آثار افلاطون دارای "کدبندی" خاصی است ، که در همهء زبانها ثابت و به یک صورت است . مثلا اگر در پانویس ذکر شده که پروتاگوراس 31، خواننده اگر به آثار افلاطون در زبانهای دیگر اعم از انگلیسی یا یونانی و ... مراجعه کند، همان مطلب را در ذیل آن "کد" ملاحظه خواهد کرد. در پایان بار دیگر از زحمات بی‌دریغ اساتید بزرگوار جناب آقای دکتر جناب آقای دکتر عبادیان تشکر می‌کنم و کاملا واقفم که رسالهء حاضر خالی از نقص نیست ، علت نقایص آن نیز قصور علمی بنده است .
  • تعداد رکورد ها : 5307